بسیجیان باید با اراده و بصیرت راه شهدا را ادامه دهند. بسیج توانست قدرت خدا را در جهان متجلی کرده و به جامعه بشری نشان دهد. در هشت سال جنگ تحمیلی تمام کشورهای ثروتمند دنیا با ارتشهای خود در یک طرف قرار داشتند و کشور ما نیز در طرف دیگر اما نهایتاً پیروزی نصیب ما شد. گروههای مبارزی که در منطقه طلوع کرده و ظهور و بروز داشتهاند، عرصه را بر دشمنان تنگ کردهاند چرا که بر مدار دو اصل خدامحوری و شهادتطلبی حرکت میکنند، بسیجیان کسانی هستند که قدرت را از آن خدا میدانند و پذیرفتهاند اگر کسی بر مدار خدا حرکت کند خداوند متعال نیز او را یاری کرده و به پیروزی میرساند مانند اتفاقاتی که در لبنان، عراق ، سوریه، افغانستان و غیره رخ داد.ویژگی دیگر بسیجیان که سبب شده همواره بر مدار موفقیت گام بردارند اعتقادشان به شهادتطلبی است. بسیجیان مرگ را پایان حیات انسانها نمیدانند و معتقدند باید در برابر ظالمان ایستاد بنابراین اگر تیغ آنها برنده بود به شهادت میرسند و اگر آنها پیروز شوند سعادت دنیا و آخرت را بهدست آوردهاند.بهفرموده امام(ره) ملتی که شهادت دارد، اسارت ندارد اعتقاد به شهادتطلبی سبب شد تا موفقیتهای بسیاری در کشور بهدست آید و تا به امروز این توفیقات ادامه یابد. امروز مستکبران سایه مرگ را بالای سر خود میبینند به همین دلیل همان استکباری که دم از حقوق بشر میزند، دست به ایجاد گروههای جنایتکاری مانند داعش زده است، گروهی که از انجام هرگونه عمل وحشیانه و انتشار آن صحنهها در قالب فیلم و عکس ابایی ندارد. تلاش استکبار برای خلع سلاحکردن حزبالله لبنان و حمله به سوریه نشان ضعف آمریکا ست آنها در ابتدا مدعی میشوند و برخی سخنان را به زبان میآورند و وقتی میبینند که ملتها در برابر آنها ایستادهاند از مواضع خود عقبنشینی میکنند و ذلتی بالاتر از این اتفاق برای آنها وجود ندارد. مسئولان آمریکا هر روز حرفی میزنند و در گفتار خود ثبات ندارند. با وجود وضعیتی که آمریکاییها دچار آن شدهاند، عدهای هنوز در داخل کشور دم از سایه جنگ میزنند. بهگفته رئیسجمهور آمریکا این کشور دچار آشفتگی بوده و بیش از 40 درصد از مردم این کشور در وضع اسف باری به سر میبرند. اوایل انقلاب که آمریکا گردنکلفتتر از این بود و قدرتش هم بیشتر از زمان حال، نتوانست علیه ما کاری انجام دهد آن وقت با وضع کنونیاش چگونه میتواند با ایران دربیفتدامروز اگر سایهای باشد سایه مرگی است که بر سر سران آمریکا، رژیم صهیونیستی و عربستان سعودی افتاده است. تا بسیج در صحنه است هیچ ابرقدرتی نمیتواند غلطی بکند، دشمنان هیچ راه نفوذی به کشور ندارند و میخواهند با ایجاد یأس در مردم ایران به اهداف خود برسند. امروز تمام دستگاههای سمعی و بصری دشمن با بهراه انداختن جنگ روانی میخواهند امید را به یأس تبدیل و در جامعه تفرقه ایجاد کنند تا کار به جایی برسد که بگویند تنها راهحل مشکلات چیزی جز سازش با دشمن و انجام مذاکره نیست.دستگاه دیپلماسی کشور باید در مسیر تحقق اهداف نظام ما باید با دیپلماسی خود بهدنبال تحمیل اراده خود بر آمریکا باشیم چراکه انقلاب اسلامی توانسته بدون هیچگونه اقدامی قلب مردم آزادیخواه کشورهای جهان را فتح کند.باید از ظرفیت بسیج برای برطرفکردن مشکلات کشور و تحقق اقتصاد مقاومتی استفاده کنیم و بدانیم خارجیها نمیتوانند برای ما کاری کنند چراکه خودشان مشکلات بسیاری دارند. برای پیروزی و کسب موفقیت در عرصههای مختلف باید جوانان را جدی گرفت و به آنها اعتماد کنیم. امروز چشم مردم دنیا به بسیج مستضعفین است پس باید کشور خود را بسازیم و در عرصه عمران، آبادانی و سازندگی نیز برای دیگر کشورها الگو شویم. انشاء الله
سردار سلیمانی به آنچه در جریان مبارزه با داعش وظیفه خود میدانست، تمام و کمال عمل کرد.در مبارزه با جریان تکفیری تروریستهای داعشی، جمهوری اسلامی در خط مقدم بود و نقش پررنگی داشت.امروز در دنیا همه اذعان میکنند که جمهوری اسلامی در برابر داعش ایستاد، حتی مخالفان ما هم این موضوع را بیان کرده اند. درایت و هوشیاری مقام معظم رهبری، مردم، سردار رشیدمان سلیمانی و دیگر جوانان غیور ایران موجب شد تا داعش عقب رانده شود. سردار سلیمانی به آنچه در جریان مبارزه با داعش وظیفه خود میدانست به خوبی و تمام و کمال عمل کرد. جمهوری اسلامی مسئولانه در برابر پدیده شوم جریان تروریستی داعش ایستاد و با یاری خداوند نتیجهای به دست آمد که پیروزی ملتها بود.
طرح موضوع توان دفاعی و مسائل موشکی از سوی غربی ها به نوعی دخالت در امور داخلی کشورمان تلقی می شود و نمی توان آن را پذیرفت. نمیتوان مسائل موشکی را به برجام ربط داد طرح موضوع توان دفاعی و مسائل موشکی از سوی غربی ها به نوعی دخالت در امور داخلی کشورمان تلقی می شود و نمی توان آن را پذیرفت. با اشاره به اهمیت سخنان رهبر انقلاب مبنی بر اینکه " امکان دفاعی کشور قابل مذاکره نیست و ما درباره آن چیزهایی که اقتدار ملیمان را تأمین میکند، با دشمن هیچ چک و چانهای نداریم" لاکن توان دفاعی کشورمان موضوع ملی و داخلی است و ارتباطی با دیگر کشورها ندارد که بخواهند در مورد آن اظهارنظر کنند. باید یادآور شد موضوع تقویت توان دفاعی و بهره گیری از ابزارهای مختلف در این عرصه به برجام ربطی ندارد و ایالات متحده آمریکا نیز نمی تواند چنین مسائلی را به برجام ربط دهد. طرح موضوع توان دفاعی و مسائل موشکی از سوی غربی ها به نوعی دخالت در امور داخلی کشورمان تلقی می شود و نمی توان آن را پذیرفت. اقدامات اخیر آمریکایی ها و ارائه پیشنهاد از سوی کنگره مبنی بر بازدید از مراکز نظامی کشورمان در راستای اجرای برجام آژانس بینالمللی انرژی اتمی بارها از مراکز هسته ای کشورمان بازدید داشته و گزارش ها نیز بیانگر پایبندی ایران به برجام است
هدف دشمنان از هجمه علیه سپاه بر هم زدن وحدت بین نیروهای مسلح است.دشمنان از سپاه ضربههای زیادی خوردهاند و بههمین دلیل محور بحث آنها سپاه است، برای پاسخگویی به یاوهگوییهای دشمنان، وحدت بین نیروهای مسلح و مردم عزیزمان افزایش یافته. شکلهای مختلف علیه نیروهای مسلح و بهویژه سپاه هجمه صورت گرفته است، هدف دشمنان برهم زدن وحدت بین مسئولان و نیروهای مسلح است مدتی است یاوهگوییها علیه ایران زیاد شده و از برخی عناوین کذایی علیه سپاه استفاده میشود. نیروهای مسلح دست در دست هم حافظ انقلاب هستند، تا زمانی که نیروهای مسلح از پشتوانه مردم برخوردارند و مطیع امر رهبر هستند، هیچکس نمیتواند به ایران خدشهای وارد کند.ایران سالهاست که مورد هجمه دشمن بوده است سپاه بیرون آمده از دل مردم و از آحاد جامعه است.دشمنان میخواهند بین سپاه و مردم شکاف ایجاد کنند، مردم و مسئولان ایران در اماکن مختلف کشور حرفهای رئیسجمهور آمریکا را محکوم کردند.
مشکل با آمریکا این است که آمریکا یکی از بازیگران این بازی است که هم می خواهد بازیگر باشد و هم داور، می خواهد هم شاکی و مدعی باشد و هم قاضی! این برای جامعه جهانی قابل قبول نیست. آژانش بین المللی انرژی اتمی داور است و نه آمریکا. آژانس هشت بار تایید کرده که ایران به تمام تعهداتش عمل کرده است. به جز آمریکا و اسراییل، سایر اعضاء شورای امنیت سازمان ملل و جامعه جهانی کاملا از اجرای تعهدات ایران راضی هستند. مطلب بعد اینکه ترامپ مدعی است که برجام بدترین توافق است. همه اعضاء جامعه جهانی به جز آمریکا و اسراییل معتقدند که برجام بهترین توافق است زیرا که جامع ترین توافق تاریخ عدم اشاعه سلاحهای هسته ای است که شامل کامل ترین موازین راستی آزمایی و تضمین های عینی برای عدم انحراف به سمت ساخت بمب هسته ای است. در این بحث هم مشکل با آمریکا این است که آمریکا خوشحال می شود وقتی که 350 میلیارد دلار از پیشرفته ترین سلاح ها را به عربستان می فروشد، اما اگر ایران یک تست موشکی کرد، شیون سر می دهد. ایران یک کشور مستقل است و حق توان دفاعی دارد. ایران کشوری است که توسط همسایگان عرب مورد نظامی قرار گرفته است. عربستان و آمریکا و شوروی و اروپا همه از به ایران حمایت کردند. لذا این حق ایران است که از توانمندی سلاح های متعارف برای پیشگیری از به خاکش برخوردار باشد. آمریکا از یک طرف می گوید همه گزینه ها روی میز است و از طرف دیگر مانع توان دفاعی ایران می شود و همزمان هم صدها میلیارد دلار پیشرفته ترین سلاح ها را به همسایگان ایران هم می فروشد.لذا طبیعی است که ایران احساس تهدید کند. ضمن اینکه بهره مندی از تسلیحات متعارف، نیاز مشروع ایران برای دفاع است. باید این واقعیت ها را درک کنید.
سپاه ، نیروی مسلح ایران است. هر شهروندی از نیروی مسلح کشورش دفاع می کند. تردید نکنید مردم ایران هم یک پارچه از سپاه و نیروهای مسلح کشورشان دفاع خواهند کرد. اما نتیجه اقدام آمریکا در تلقی کردن سپاه به عنوان گروه تروریستی ، این خواهد شد که ایران هم نیروهای مسلح آمریکا را درلیست گروههای تروریستی قرار خواهد داد در حالی که چند واقعیت وجود دارد. واقعیت اول این است که ایران و آمریکا، دو بازیگر مهم در منطقه هستند. واقعیت دوم این است که هر دو کشور منافع مشترکی در مبارزه با داعش دارند. واقعیت سوم این است که سپاه ایران درخط مقدم مبارزه باداعش درعراق و سوریه و کل منطقه است. لذا قرار دادن سپاه در لیست گروههای تروریستی توسط آمریکا، باعث از بین رفتن شانس هر نوع همکاری با ایران در منطقه است و صرفا موجب افزایش تشنج و بی ثباتی در منطقه خواهد شد. درمورد فعالیت اقتصادی نیروهای مسلح آمریکا هم دست در کارهای اقتصادی دارد. این منحصر به مصر و الجزایر و هند هم نیست. بسیاری از نیروهای مسلح دنیا مثل دیگر ارتش های منطقه در کارهای اقتصادی هم فعال هستند. ایران یک کشور مستقل است و خودش در مورد چگونگی فعالیتهای اقتصادیاش تصمیم میگیرد. این ربطی به آمریکا ندارد و آمریکا حق مداخله در امور داخلی ایران را ندارد.مهم است که به باور ایرانیها در مورد عامل بی ثباتیهای منطقه توجه کنیم. همه جناحهای ی ایران معتقدند که این نظامی آمریکا به عراق بود که عراق را بی ثبات کرد، این نظامی آمریکا به افغانستان بود که افغانستان را بی ثبات کرد. این نظامی آمریکا و عربستان به یمن بود که یمن را بی ثبات کرد. نیروهای اصولگرا و اصلاح طلب و اعتدالی در ایران همه باهم اتفاق نظر دارند که های نظامی آمریکا گذاشتن سپاه در لیست تروریستی، هیچ تردیدی درجناح های ی داخلی ایران باقی نخواهد گذاشت که آمریکا به دنبال بی ثبات کردن ایران و منطقه است. ما باید واقع بین باشیم. ما نمی توانیم قبول کنیم که ازیک طرف آمریکا به عراق و افغانستان کند، آمریکا و ناتو و متحدین عربشان به لیبی حمله کنند، آمریکا و عربستان به یمن حمله کنند و با راه انداختن این جنگ ها هم تروریسم را گسترش دهند و هم منطقه را بی ثبات کنند و متقابلا ایران را درمورد بی ثباتی منطقه متهم کنند. ایران تنها کشوری است که موجب حفظ عراق شده است.من معتقدم ایران عامل اصلی حفظ عراق بوده است. آمریکا در عراق بود و حملات هوایی علیه داعش هم داشت و داعش حدود 40% از خاک عراق را اشغال کرد. با حضور آمریکا داعش توانست موصل و کرکوک را تسخیر کند. متقابلا شما شنیدید که حیدر العبادی نخست وزیر عراق اعلام کرد بدون کمک ایران، بغداد سقوط کرده بود. شما شنیدید که بارزانی رییس کردستان عراق اعلام کرد که در زمان حمله داعش به اربیل، ایران اولین کشوری بود که وارد عمل شد و اگر ایران نبود اربیل مرکز ایالت کردستان عراق سقوط کرده بود. اینها واقعیات منطقه است.
خلاصه کردن زندگی حسین (ع) به نیم روز آخر
بزرگ ترین جفایی که می توان در حق امام حسین (ع) روا داشت این است که تمام زندگی اش را به کنجی گذاریم و حسین(ع) را مردی بدانیم که در صبح عاشورا طلوع کرد و در ظهر آن روز غم انگیز، در گودال قتلگاه به خون خود غلتید.
این تصویری است که اغلب ما شیعیان از حسین(ع) ترسیم می کنیم و با دیروز کربلا و دیروزهای عاشورا، کاری نداریم. گو این که تنها چیزی که لازم است درباره حسین(ع) بدانیم، قدرت جنگندگی و شجاعتش ، شدت مظلومیت و تشنگی اش و نحوه شهادتش است و دیگر هیچ!
حسین (ع) ، اما نه نیمروز که 57 سال در این دنیا زیست و به روایت تاریخ، در تمام این سال ها، حفظ نفع عمومی جامعه اسلامی، مهم ترین دغدغه اش بوده است و در این مسیر ، صلح را همواره بر جنگ مقدم می داشته و البته آنقدر شجاعت داشته است که هر گاه چاره ای جز جنگ نبود، دست به شمشیر ببرد و جهاد کند:
حفاظت از خلیفه سوم
امام حسین(ع)، برای جلوگیری از جنگ و اختلاف در میان امت اسلام ، زمانی که معن، خانه خلیفه سوم را محاصره کرده بودند و قصد جان او را داشتند، به دستور امام علی(ع) به همراه برادرش امام حسن(ع) راهی خانه او شد تا حفاظتش کند و جلوی خلیفه کشی را بگیرد. این در حالی است که بر اساس اعتقادات شیعه، خلافت، حق پدرش حضرت علی(ع) بود. با این حال حسین (ع) ، صلح میان امت اسلام را ارحج بر سایر مسائل می دانست و تا آخر برای حفظ جان خلیفه سوم کوشید.
همراهی با برادر در صلح
وقتی امام حسن محتبی(ع) با معاویه صلح کرد، گروهی از شیعیان به نزد امام حسین(ع) آمدند و خواستار مخالفت ایشان با این مصالحه و تقابل با معاویه شدند ولی ایشان از صلح برادرش با معاویه حمایت کرد و به همراه برادر در مدینه ساکن شد.
ماجرای دفن برادر
وقتی امام حسن مجتبی(ع) به شهادت رسید، طبق وصیت اش خواستند ایشان را در جوار مزار پیامبر اسلام(ص) دفن کنند. با این حال، امویان و دشمنان اهل بیت مانع این کار شدند و حتی کار به تیرباران پیکر مطهر امام حسن(ع) کشید به حدی که کفن خونین شد.
امام حسین(ع) برای جلوگیری از خونریزی بین مسلمانان، از اجرای وصیت برادر منصرف شدند و ایشان را در بقیع دفن کردند.
وفا به صلحنامه پس از شهادت امام حسن(ع)
بعد از شهادت امام حسن مجتبی(ع)، معاویه - طرف قرارداد صلح - همچنان در قید حیات بود. بین شهادت امام حسن(ع) و مرگ معاویه ، بیش از 10 سال فاصله بود و امام حسین(ع) در تمام در این سال های طولانی، برغم آن که حق خلافت داشت و حتی کوفیان نامه ای به او نوشتند که برای قیام علیه معاویه آماده اند، به احترام صلحی که شده بود، علیه معاویه قیام نکرد.
خروج از مکه برای جلوگیری از خونریزی و هتک حرمت حریم امن الهی
بعد از مرگ معاویه و روی کار آمدن یزید، چون فشار بر امام حسین(ع) برای بیعت تشدید شد و بیم آن می رفت که مزدوران یزید با نقض حریم امن الهی در مکه خون به پا کنند، امام حسین(ع) قبل از اتمام موسم حج مکه را ترک کرد و راهی کوفه شد.
در کربلا تا قبل از عاشورا
در بحار الانوار ذکر شده که امام حسین(ع) در روز هشتم محرم سال 61 مردی از یاران خود بنام عمرو بن قرظه را نزد ابن سعد فرستاد و از او خواست تا شب هنگام در فاصله دو سپاه با هم ملاقاتی داشته باشند.
شب هنگام امام حسین(ع) با 20 نفر و عمر بن سعد با 20 نفر در محل موعود حاضر شدند. امام حسین(ع) به همراهان خود دستور داد تا برگردند و فقط برادر خود عباس و فرزندش علی اکبر را نزد خود نگاه داشت. عمر بن سعد نیز فرزندش حفص و غلامش را نگه داشت و بقیه را مرخص کرد.
در این ملاقات عمر بن سعد هر بار در برابر سئوال امام حسین(ع) که فرمود: آیا می خواهی با من مقاتله کنی؟ عذری آورد. یک بار گفت: می ترسم خانه ام را خراب کنند! امام حسین(ع) فرمود: من خانه ات را می سازم. ابن سعد گفت: می ترسم اموال و املاکم را بگیرند! فرمود: من بهتر از آن را به تو خواهم داد، از اموالی که در حجاز دارم. عمر بن سعد گفت: من در کوفه بر جان افراد خانواده ام از خشم ابن زیاد بیمناکم و می ترسم آنها را از دم شمشیر بگذراند.
حضرت هنگامی که مشاهده کرد عمر بن سعد از تصمیم خود باز نمی گردد، از جای برخاست در حالی که می فرمود: تو را چه میشود؟ خداوند جانت را در بسترت بگیرد و تو را در قیامت نیامرزد.
در کتاب ارشاد شیخ مفید بیان شده است که، پس از این ماجرا، عمر بن سعد نامه ای به عبیداللّه نوشت و ضمن آن پیشنهاد کرد که حسین(ع) را رها کنند چرا که خودش گفته است که یا به حجاز برمی گردم یا به مملکت دیگری می روم.
عبیداللّه در حضور یاران خود نامه ابن سعد را خواند، شمر بن ذی الجوشن سخت برآشفت و نگذاشت عبیداللّه با پیشنهاد عمر بن سعد موافقت کند. (منبع:مهر؛وابسته به سازمان تبلیغات اسلامی)
به راستی اگر شمر خباثت نمی کرد و امام و اصحاب و خانواده اش از کربلا بر می گشتند، عزت نداشتند؟ قطعاً که داشتند چرا که حسین(ع)، تمام 57 سال زندگی اش را عزتمندانه زیسته بود و عزت حسینی، فقط محصول کربلا و عاشورا نبوده است.
امام حسین (ع) همان گونه که سال ها برای حفظ صلح و منافع عمومی امت اسلام صلح و سکوت و گفت و گو را برگزید اما آنقدر شجاعت داشت که اگر روزگاری پیمان صلح نقض شد و گفت و گوها فایده ای نداشت، سکوت نکند و جان خود عزیزترین هایش را فدا کند.
حادثه کربلا ، زمانی به وقوع پیوست که تمام راه های مسالمت آمیز با عناد و لجاح بدنامانی مانند شمر و عبیدالله بسته شدند و تنها دو راه باقی ماند، یا تأیید حکومت یزید یا جهاد و شهادت ؛ و حسین (ع) این دومی را برگزید.
مروری بر زندگی 57 ساله امام حسین(ع) که در سراسر آن تدبیر، انسان دوستی، وفای به عهد، صلح خواهی و البته شجاعت و جهاد و نهایتاً شهادت بود، می تواند نگاه ما به آن نیمروز آخر را بسیار پرمعناتر و پرمفهوم تر سازد.
این گونه است که درخواهیم یافت که "عزت" ، قله ای است که راه های متعددی برای رسیدن به آن وجود دارد، گاهی باید مذاکره کرد، گاه حتی با معاویه نیز باید که صلح کرد، گاهی درخواست قیام مسلمانان را رد کرد و گاه در اوج غربت، تن به شمشیر سپرد. دیدن این آخری و ندیدن آنچه گذشت، تحلیل نادرست از مفهوم "عزت" است و جفای مستمر به حسینی(ع) که 57 سال زندگی کرد ، نه نیم روز.
حضرت سیدالشهدا(ع) ارزشمندترین یاران با وفا را داشتند، آنها با شجاعت کامل با اینکه میدانستند در عاشورا به شهادت میرسند، اما دست از بیعت حسین بن علی(ع) بر نداشتند.سحرگاهان امام حسین(ع) را خوابی مختصر ربود. چون بیدار شدند فرمودند که میدانید هم اینک در خواب چه دیدم؟ جدم رسول خدا را دیدم که با گروهی از اصحاب خود بود و به من میفرمود: پسرم! تو شهید آل محمدی. آسمانیان و ملکوتیان مژده آمدنت را میدهند. شبانگاه امشب مهمان ما خواهی بود. بشتاب و تأخیر مکن. وقتی حضرت زینب(س) این سخنان امام حسین(ع) را شنیدند، گریستن و بیتابی کردن و امام حسین(ع) ایشان را آرام کردند. سید الشهدا(ع) در شب عاشورا تمام اصحاب خود را جمع کرد و خطبهای خواند و به اصحابشان فرمودند که فردا به شهادت میرسید بنابراین اگر میخواهید بروید، همه اصحاب گفتند یا حسین(ع) ما دست از بیعت با تو بر نمیداریم»زهیر در هنگام پیوستن به امام حسین(ع) خطاب به همراهانش گفت هرکه دوستدار شهادت است، همراه من بیاید و گرنه برود و این آخرین دیدار من با شماست. به همسرش گفت: تو آزادی. از قرائن پیداست همسرش با او همراه شده است یا با فاصله ای اندک از رزمگاه بوده است. زهیر وقتی امام حسین(ع) فرمودند که بیعتم را از شما برداشتم، خطبهای رسا خواند و گفت که ای فرزند رسول خدا(ص) با کمال صراحت میگویم که ما سخنان تو را شنیدیم، کلمات تو چنان تأثیری در روح ما گذاشت که اگر دنیا برای همیشه باقی بماند و ما در آن برای همیشه زیست میکردیم، یقین بدان پس از این گفتار مؤثر تو پشت پا بدان میزدیم و کشته شدن با تو را بر ماندن در این دنیا ترجیح میدادیم. ما با دشمنان تو تا آخرین قطره خون خود میجنگیم و به دوستان تو یاری میرسانیم.بله امروز عاشورائیان واقعی کسانی هستند که اکنون با ولایت فقیه بیعت کرده و پیوسته آن را تجدید میکنند.
درباره این سایت